به نام خدا
"همه مردم" را "بعضی مواقع" می توان فریفت و "بعضی از مردم" را برای "همه عمر"، لیکن نمیتوان "همه مردم" را برای "همه عمر" فریب داد
. برخورد با کتاب "چرا مسیحی شدم" که داستان مسیحی شدن یک مسلمان را بیان میکند مرا واداشت تا با تحقیق در قرآن و اناجیل ، برای شبه های که برای نویسنده ایجاد شده بود پاسخی درخور پیدا کنم
در این کتاب به طور کلی دو مسئله مطرح شده بود
: کتاب مقدس کلام خداست ،کلام خدا تغییر ناپذیر است ، بنابراین کتاب مقدس تغییر نکرده و تحریف نشده است
پاسخ: آری، انجیل نازل شده به حضرت عیسی (علیه السلام) تغییر نکرده و نمی کند. اما کسانی که ادعا می کنند،اناجیل فعلی تحریف نشده است ابتدا باید ثابت کنند که اناجیل فعلی کلام خداست بعد بگویند کلام خدا تحریف نمی شود.
از آنجا که مسیحیان کتاب مقدس را نوشته دست بشر میدانند پس چگونه می توانند ادعا کنند کلام آنها کلام خداست و این ادعایی است که ابتدا باید آن را ثابت کنند
2- قرآن، کتاب مقدس را تایید می کند و می فرماید باید از آن پیروی کنید.
پاسخ : این که قرآن تورات و انجیل را تأیید می کند کاملا ً درست است و همه مسلمانان هم به آن اعتقاد دارند. اما از نظر قرآن تورات و انجیل کتابهایی هستند که از طرف خدا به حضرت موسی و عیسی (علیهم السلام) نازل شده است
توجه به این مطلب بسیار مهم است، چرا که مسیحیان کتاب مقدس (تورات و انجیل) را کتابهایی می دانند که انسانها آن را نوشته اند ( تورات توسط موسی و انجیل توسط یاران عیسی مسیح و طی 150 سال پس از وی نوشته شده ). در حالی که منظور ازتورات و انجیل در قرآن ، تورات و انجیل نوشته شده توسط انسانها نیست و خداوند در قرآن در سومین آیه سوره آل عمران به صراحت به این مطلب اشاره کرده است :
«نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ»
«آن خدایى که قرآن را به راستى بر تو فرستاد که تصدیق کننده کتب آسمانى قبل از خود است و (پیش از قرآن) تورات و انجیل را فرستاد.»
همانطور که ملاحظه می کنید، قرآن به تورات و انجیلی اشاره می کند که از طرف خدا نازل شده، نه تورات و انجیلی که توسط انسانها نوشته شده . این در حالی استکه قرآن وکتاب مقدس اختلافات فراوانی در اصول با یکدیگر دارند پس چگونه قرآن کتابی را با این همه اختلاف تایید میکند ؟!!
به آیه ی 66 سوره مائده توجه نمایید :
« وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ »
« و چنانچه آنها به دستور تورات و انجیل خودشان و قرآنى که از سوى پروردگارشان به سوى آنها نازل شده قیام مىکردند البته به هر گونه نعمت از بالا و پایین برخوردار مىشدند» و هم چنین آیه ی 68 از همین سوره که خداوند می فرماید
: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَیْءٍ حَتَّى تُقیمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ » «اى پیغمبر) بگو: اى اهل کتاب، شما ارزشى ندارید تا آنکه به دستور تورات و انجیل و قرآنى که به شما از جانب خدا فرستاده شده قیام کنید
ملاحظه می کنید که در این دو آیه گفته شده است که اهل کتاب باید به دستورات قرآن ، تورات و انجیل قیام کنند، پس نباید دستورات این سه کتاب با هم متضاد باشد زیرا در غیر این صورت نمی توان به دستورات هر سه عمل کرد . واضح است که در صورتی می توان به دستورات هر سه کتاب عمل کرد که دستوراتشان در یک راستا باشد و هیچ تضاد و اختلافی بین آنها وجود نداشته باشد، اما با مراجعه به این سه کتاب ملاحظه می کنیم که تضادهایی آشکار بین آنها وجود دارد . اکنون به طرح برخی از این تضادها میپردازیم.
تضادهای قرآن و کتاب مقدس
: 1)بشارتهای قرآن و کتاب مقدس
یکی از مباحث اختلافی و تاریخی اسلام و مسیحیت بحث بشارات است. مسلمانان اعتقاد دارند بر طبق آیاتی که در قرآن آمده ، خداوند در تورات و انجیلی که بر حضرت موسی و عیسی (علیهم السلام) نازل کرده بشارت به آمدن پیامبری به نام احمد (محمد) داده است ، و در این رابطه به آیاتی از کتاب مقدس استناد می کنند که بشارات قرآن را تایید می کند. اما مسیحیان این مسئله را قبول ندارند و تعابیر و مصادیق دیگری برای این آیات قائل اند . با توجه به این مسئله و عدم توافق بین مسلمانان و مسیحیان به این نتیجه می رسیم که تورات و انجیلی که نزد مسیحیان و یهودیان است با تورات و انجیلی که در قرآن به آن اشاره شده فرق می کند و این دو یکی نیستند. به این بشارات قرآن در این رابطه توجه نمایید:
در سوره صف آیه 6 آمده است که:
«وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ»
«و هنگامى که عیسى مریم به بنى اسرائیل گفت: من همانا رسول خدا به سوى شما هستم و به حقانیت کتاب تورات که مقابل من است تصدیق مىکنم و نیز (شما را) مژده مىدهم که بعد از من رسول بزرگوارى که نامش احمد است بیاید. چون آن رسول ما با آیات و معجزات به سوى خلق آمد گفتند: این سحرى آشکار است
» و آیه 157 سوره اعراف می فرماید:
«الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ
«هم آنان که پیروى کنند از آن رسول (ختمى) و پیغمبر امّى که در تورات و انجیلى که در دست آنهاست (نام و نشان و اوصاف) او را نگاشته مىیابند که آنها را امر به هر نیکویى و نهى از هر زشتى خواهد کرد
این آیات بیان می کنند که نام و اوصاف حضرت محمد (احمد) (ص) در انجیل آمده و بشارت به آمدنش داده شده است. اما مسیحیان چنین اعتقادی ندارند و مدعی هستند که منظور از آیات بشارت داده شده در کتاب مقدس عیسی مسیح و روح القدس است
. 2)به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح
طبق آیات قرآن ادعای مسیحیان مبنی بر به صلیب رفتن عیسی مسیح و کشته شدن او درست نیست وخداوند یهودای اسخریوطی را به شباهت عیسی مسیح در آورد و یهودیان او را به صلیب کشیدند
اما طبق اعتقاد مسیحیان عیسی مسیح به خاطر کفاره شدن برای گناهان ما به صلیب کشیده شد و مُرد و به خاک سپرده شد و بعد از سه روز زنده شد و به آسمان ها رفت ،که این اعتقاد بر گرفته از داستان زندگی عیسی مسیح در اناجیل اربعه است
با مقایسه میان آیات قرآن و اناجیل که این موضوع را به دو صورت کاملا ًمتضاد مطرح می کنند به این نتیجه میرسیم که انجیل مورد نظر قرآن با اناجیلی که مسیحیان به آن معتقداند کاملا ًمتفاوت است
اهمیت این مسئله هنگامی آشکار می شود که بدانیم اگر ماجرای به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح را از اعتقاد مسیحیت حذف کنیم هیچ چیزی نه از مسیحیت و نه از کتاب مقدس فعلی باقی نخواهد ماند، پس این ماجرا و تضادی که در قرآن و کتاب مقدس در نقل آن وجود دارد یک مسئله جزئی نبوده بلکه یک قضیه جدی واختلافی بسیار عمیق است
قرآن این مسئله را این گونه بیان می نمایند:
سوره آل عمران آیه 55 می فرماید:
«إِذْ قالَ اللَّهُ یا عیسى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فیما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ» «(به یاد آورید ) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود: من تو را بر می گیرم و به سوی خود ، بالا می برم و تو را از کسانی که کافر شدند ، پاک می سازم و کسانی را که از تو پیروی کردند ، تا روز رستاخیز ، برتر از کسانی که کافر شدند ، قرار می دهم سپس بازگشت شما به سوی من است و در میان شما ، در آنچه اختلاف داشتید ، داوری . می کنم
.»آیه 157 از سوره نساء نیز این گونه بیان می کند که :
«وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً »
«و هم از این رو که گفتند: ما مسیح عیسى بن مریم رسول خدا را کشتیم، در صورتى که او را نه کشتند و نه به دار کشیدند بلکه امر بر آنها مشتبه شد و همانا آنان که درباره او عقاید مختلف اظهار داشتند از روى شک و تردید سخنى گفتند و عالم به او نبودند جز آنکه از پى گمان خود مىرفتند و به طور یقین مسیح را نکشتند
همان طور که در این آیات به صراحت گفته شده است حضرت عیسی (علیه السلام) نه به صلیب کشیده شد و نه کشته شد، بلکه خدای متعال آن حضرت را به آسمان برده و طبق اعتقاد شیعیان بعد از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) رجعت می کنند و پشت سر آن حضرت نماز می خوانند و بسیاری از مسیحیان با دیدن این ماجرا به حضرت مهدی(علیه السلام) ایمان خواهند آورد
3- نازل شدن کتاب مقدس
طبق اعتقاد مسلمانان کتاب انجیل یک کتاب آسمانی است که در زمان حضرت عیسی(علیه السلام) توسط جبرئیل بر آن حضرت نازل شده ، اما طبق اعتقاد مسیحیان اناجیل کتابهایی هستند که 30 سال بعد از به صلیب کشیده شدن مسیح اولین آن نوشته شد و این ماجرا تا 150 سال بعد ادامه داشت ؛ مسیحیان معتقدند روح القدس به عنوان یکی از خدایان سه گانه؛ متن اناجیل را املا میکرده و نویسندگان ؛ آن را می نوشتند . البته آنها هیچگاه دلیل مشخصی برای اثبات این امر نیاورده و تنها دلیل ایشان کتاب مقدس است.
قرآن کریم این موضوع را این گونه بیان نموده : سوره مائده آیه 46 می فرماید:
«وَ قَفَّیْنا عَلى آثارِهِمْ بِعیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَیْناهُ الْإِنْجیلَ فیهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقینَ»
« و از پى آن رسولان باز عیسى پسر مریم را فرستادیم که تصدیق به درستى توراتى که پیش او بود داشت و انجیل را نیز به او دادیم که در آن هدایت و روشنى (دلها) است، و تصدیق به درستى تورات که پیش از او بود دارد و راهنمایى خلق و اندرز براى پرهیزکاران عالم است»
و در بیست وهفتمین آیه از سوره حدید نیز این گونه بیان شده است:
«ثُمَّ قَفَّیْنا عَلى آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّیْنا بِعیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ آتَیْناهُ الْإِنْجیلَ وَ جَعَلْنا فی قُلُوبِ الَّذینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعایَتِها فَآتَیْنَا الَّذینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ»
«و از پى آنان باز رسولان دیگر و سپس عیسى مریم را فرستادیم و به او کتاب آسمانى انجیل را عطا کردیم و در دل پیروان (حقیقى) او رأفت و مهربانى نهادیم و لیکن رهبانیّت و ترک دنیا را از پیش خود بدعت انگیختند، ما بر آنها جز آنکه رضا و خشنودى خدا را طلبند (در کتاب انجیل) ننوشتیم و باز آنها چنان که باید و شاید همه مراعات آن را نکردند، ما هم به آنان که ایمان آوردند پاداش و اجرشان را عطا کردیم و لیکن از آنها بسیارى به راه فسق و تبهکارى شتافتند.»
هم چنین سومین آیه از سوره آل عمران می فرماید:
«نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ»
«آن خدایى که قرآن را به راستى بر تو فرستاد که تصدیق کننده کتب آسمانى قبل از خود است و (پیش از قرآن) تورات و انجیل را فرستاد.»
همان گونه که در این آیات نیز مشخص است، انجیل یک کتاب آسمانی است که از طرف خدای متعال بر حضرت عیسی(علیه السلام) نازل شده
اما همان طور که می دانیم تألیف شدن کتاب مقدس (تورات و انجیل) از مسلمات اعتقادی مسیحیان بوده که تمامی فرقه های مسیحی به آن معتقدند
. 4) الوهیت مسیح
درباره اعتقاد به الوهیت مسیح به بررسی این آیات از سوره ی مائده می پردازیم :
در آیه 17 این گونه آمده :
«لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ قُلْفَمَنْ یَمْلِکُ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ یُهْلِکَ الْمَسیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»
«همانا آنان که گفتند: خدا همان مسیح بن مریم است کافر شدند. بگو (اى پیغمبر): کدام قدرت مىتواند در برابر خدا کمترین مانعى ایجاد کند اگر خدا بخواهد عیسى بن مریم و مادرش و هر که در روى زمین است همه را هلاک گرداند؟ و مُلک آسمانها و زمین و هر چه بین آنهاست همه از آنِ خداست، هر چه را بخواهد خلق مىکند و او بر (ایجاد و هلاک) همه چیز تواناست
.» آیه 72 از این سوره مبارکه نیز چنین می فرماید:
«لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ وَ قالَ الْمَسیحُ یا بَنی إِسْرائیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ إِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النَّارُ وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصار»ٍ «آنان که قائل به خدایى مسیح پسر مریم شدند محققاً کافر گشتند، در حالى که خود مسیح گفت: اى بنى اسرائیل، خدایى را که آفریننده من و شماست بپرستید، که هر کس به خدا شرک آرد خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جایگاهش آتش دوزخ باشد، و ستمکاران را هیچ کس یارى نخواهد کرد
.» و درآیه ی 75 این گونه آمده است که:
«مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کانا یَأْکُلانِ الطَّعامَ انْظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الْآیاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى یُؤْفَکُونَ »
«مسیح پسر مریم پیغمبرى بیش نبود که پیش از او پیغمبرانى آمدهاند و مادرش هم زنى راستگو و با ایمان بود و هر دو (به حکم بشریت) غذا تناول مىکردند. بنگر چگونه ما آیات خود را روشن بیان مىکنیم، آن گاه بنگر که آنان چگونه از حق برگردانیده مىشوند؟»
طبق این آیات قرآن کریم مسلمانان مسیح را پیامبری از پیامبران الهی می دانند که به صورت معجزه آسا و بدون پدر به دنیا آمد و در آیه 75 از سوره مائده نیزبر این مطلب تأکید شده است که عیسی مسیح پیامبری بیش نبود که خداوند او را نشانه ای از نشانه های خود معرفی می کند و در دو آیه دیگر معتقدین به الوهیت مسیح را کافر و مستحق عذاب می داند. اما مسیحیان به خاطر همین مورد ( بدون پدر دنیا آمدن مسیح ) و موارد دیگری- که در این مجال فرصت پرداختن به آن نیست - مسیح را خدا می دانند
در کتاب مقدس چنین آمده " کلمه جسم گردید و در میان ما ساکن شد " انجیل یوحنا باب 1 حالا چگونه می توان پذیرفت ، قرآن کتابی را تأیید کند که مسیح را خدا می داند؟
5- عصمت پیامبران:
لزوم عصمت پیامبران الهی از مسلمات عقلیه و شرعیه مسلمانان است زیرا هیچ انسان عاقلی نمی پذیرد فرستاده خدا که خودش باید عامل به دستورات الهی باشد، از آن دستورات تخلف ورزیده و مرتکب گناه شود. این یک قاعده عقلی است که آیات ذیل نیز آن را بیان می کند . قرآن کریم در سوره انعام آیه 85 می فرماید:
«وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیى وَ عیسى وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحینَ»
«زکریّا و یحیى و عیسى و الیاس همه از نیکوکارانند»
و در سوره طلاق آیه 1 (در تأیید اینکه هر گناهی ظلم حساب می شود ) می فرماید:
«وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ»
«هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده است.»
هم چنین در آیه ی 124 سوره بقره بیان می کند که
«وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»
«و ( به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد ، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم ، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: ( اگر شایسته باشند می دهم ، زیرا ) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید
نتیجه این آیات این می شود که شخص گنه کار ظالم است و ظالم نمی تواند پیامبر باشد،اما به اعتقاد مسیحیان: "همه انسانها ، حتی پیامبران گناه کرده اند و بنا به آنچه که در کتاب مقدس آمده "از جلال خدا قاصرند "رومیان 3 : 23
در هرحال آنچه مسلم است نظر قرآن و کتاب مقدس در این مورد با هم تناقض دارد و از این جهت قرآن نمی تواند کتاب مقدس را در این مورد نیز تایید نماید
6- موروثی نبودن گناه آدم:
قرآن در سوره ی روم آیه ی 30 می فرماید:
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ»
«پس روى خود به سوى دین حنیف کن که مطابق فطرت خدا است فطرتى که خدا بشر را بر آن فطرت آفریده و در آفرینش خدا دگرگونگى نیست، این است دین مستقیم ولى بیشتر مردم نمىدانند.»
مطابق این آیه قرآن ،خدای متعال انسانها را بر فطرت الهی و بی گناه آفریده است ،در نتیجه انسانها در بدو تولد پاک به دنیا می آیند و اگر در همان کودکی از دنیا بروند به بهشت خواهند رفت.
اما مسیحیان اعتقاد دیگری دارند؛ آنها معتقدند اگر کودکی قبل از ایمان آوردن به مسیح از دنیا برود به جهنم خواهد رفت. ( البته مسیحیان درباره اینکه چگونه یک کودک پیش از اینکه زبان باز کند می تواند به مسیح ایمان بیاورد چیزی نگفته اند
مسیحیان می گویند آدم به خاطر – آنچه که آنها گناه می خوانند- از بهشت بیرون رانده شد و از آن پس تمامی کسانی که از نسل او به دنیا آمده اند، گنه کارند و تنها راه نجاتشان این است که به مسیح ایمان بیاورند تا گناهانشان بخشیده شود و به ملکوت خدا وارد شوند. هر چند این اعتقاد (موروثی بودن گناه آدم) غیر منطقی و نامعقول است اما از اصول اعتقادی مسیحیان به شمار می رود ؛ آنها معتقدند اگر کسی به این اصل ایمان نداشته باشد مسیحی نیست. حال چگونه می شود قرآنی که همه انسانها را پاک میداند، کتاب مقدسی را تأیید کند که همه انسانها را گنه کار و جهنمی می داند؟
7- تثلیث:
قرآن کریم به صراحت تثلیث را رد کرده و پیروان چنین اعتقادی را کافر می داند، خداوند در سوره نساء آیه 171 می فرماید:
«یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَیْراً لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفى بِاللَّهِ وَکیلاً»
«اى اهل کتاب، در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستى سخن نگویید در حق مسیح عیسى بن مریم جز این نشاید گفت که او رسول خداست و کلمه الهى است که به مریم فرستاده و روحى از عالم الوهیت است پس به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و به تثلیث قائل نشوید (اب و ابن و روح القدس را خدا نخوانید)، از این گفتار شرک باز ایستید که براى شما بهتر است، جز خداى یکتا خدایى نیست و منزّه و برتر از آن است که او را فرزندى باشد، هر چه در آسمان و زمین است همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانى (همه موجودات) کافى است
.» و یا در آیه ی 73 سوره مائده میفرماید:
«لَقَدْ کَفَرَ الَّذینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ یَنْتَهُوا عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ»
«البته آنان که گفتند خدا یکى از سه (عنصر تشکیل دهنده خدا) است کافر گردیدند، و حال آنکه جز خداى یگانه خدایى نیست. و اگر از این گفتار (تثلیث) زبان نبندند البته آن کافران را عذابى دردناک خواهد رسید
در این آیات به وضوح مشخص است که قرآن تثلیث را رد میکند اما کتاب مقدس در این باره ساکت است و هیچ آیه صریحی درباره تثلیث در آن یافت نمی شود و آنچه مسیحیان به عنوان تثلیث به آن اعتقاد دارند تنها یک برداشت بسیار ضعیف و غیر قابل دفاع از تنها یکی از آیات کتاب مقدس است، ولی آنچه مسلم است مسیحیانی که تثلیث را قبول دارند نمی توانند ادعا کنند که قرآن ، تأیید کننده ی کتاب مقدس در این مورد است
8- کسی بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد
از مسلمات عقلی و اعتقادی مسلمانان این استکه هر کسی مسئول اعمال خویش است و همانطور که در قرآن نیز آمده کسی بار گناه دیگری را به دوش نمیگیرد به بیان برخی از آیات قرآن در این رابطه توجه نمایید
سوره انعام آیه 164 :
«قُلْ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَبْغی رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُونَ»
«بگو:آیا غیر از خدا را به ربوبیّت گزینم در صورتی که خدا پرورنده همه موجودات است؟ و هیچ کس چیزی نیندوخت مگر بر خود ، و هیچ نفسی بار (گناه) دیگری را بر دوش نگیرد. سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است و او شما را به آنچه خلاف در آن می کردید آگاه خواهد ساخت
سوره اسرا آیه 15 :
«مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما کُنَّا مُعَذِّبینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً»
«هر کس راه هدایت یافت تنها به نفع و سعادت خود یافته ، و هر که به گمراهی شتافت آن هم به زیان و شقاوت خود شتافته ، و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نگیرد ، و ما تا رسول نفرستیم ( و بر خلق اتمام حجّت نکنیم ) هرگز کسی را عذاب نخواهیم کرد
سوره فاطر آیه 18 :
«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلى حِمْلِها لا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى إِنَّما تُنْذِرُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَکَّى فَإِنَّما یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصیرُ»
«هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نگیرد و آن که بارش سنگین است اگر دیگری را هر چند خویش ( و پدر و فرزند هم ) باشد کمک بر سبکباری خود طلبد ابدا باری از دوشش برداشته نشود. و تو تنها آنان را که در خلوت و پنهانی از خدای خود می ترسند و نماز به پا می دارند توانی خدا ترس و پرهیزگار گردانی. و هر کس خود را ( از کفر و گناه و اخلاق زشت ) پاک و منزه ساخت سود و سعادتش بر خود اوست و بازگشت همه به سوی خداست
سوره زمر آیه 7:
«إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَ لا یَرْضى لِعِبادِهِ الْکُفْرَ وَ إِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
«اگر همه کافر شوید خدا از ( طاعت ) همه شما البته بی نیاز است و کفر ( و شرک ) را بر بندگانش نمی پسندد و اگر ( طاعت و ) شکرش به جای آرید از شما آن پسند اوست و ( بدانید که در قیامت ) هرگز بار گناه کسی را دیگری به دوش نخواهد گرفت و پس از این ( زندگانی دنیای فانی ) باز گشت همه شما به سوی خداست و او شما را به هر چه می کرده اید آگاه می سازد ، که او از اسرار دلهای خلق به خوبی آگاه است.
» اما پولس در یکی از نامه هایش - که در اواخر کتاب مقدس و بعد از اناجیل اربعه آمده – می نویسد:
گناه آدم به فرزندان او منتقل و از فرزندان او به دیگر ابناء بشر سرایت کرد و از این جهت همه انسانها گنه کارند و همه جهنمی خواهند بود.
او می گوید: مسیح آمد تا بار گناهان ما را به دوش کشد تا ما به جهنم نرویم
ا و معتقد است اعتقاد به این مسئله می تواند باعث نجات شود
به جز غیر منطقی و ظالمانه بودن این اعتقاد به صراحت میتوان گفت که این اعتقاد کاملاً با آیات قرآن در تضاد است.قرآن هیچ کسی را هیزم کش بار گناه دیگری نمی داند، از نظر قرآن همه انسانها پاک به دنیا می آیند و اگر پدری گناه کرد گناهش را برای پسرش نمی نویسند و اگر پسری گناه کرد پدرش را مجازات نمی کنند ، هر کس مسئول اعمال و گفتار خویش می باشد و خداوند آمرزنده و مهربان است.
خداوند در هیجدهمین آیه از سوره فاطر می فرماید:
هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را بر دوش نمىکشد و اگر کسی - که بار گناهش سنگین است - دیگرى را براى حمل گناه خود بخواند، (کسی) چیزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزدیکان او باشد
حال شما قضاوت کنید چگونه قرآن میتواند کتاب مقدسی را تایید کند که مسیح را بارکش گناه دیگران میداند؟؟
با توجه به مواردی که ذکر شد قضاوت نهایی را به شما واگذار میکنیم تا به این سوال پاسخ دهید که :
آیا قرآن میتواند کتاب مقدس را با وجود این همه اختلاف تأیید نماید!!!
آیا وجود اختلافات آشکاری از این دست برای رد این ادعا کافی نیست ؟!!